۱۴۰۳ جمعه ۱۰ فروردين
1399/01/01 /Dorsapax/Data/Sub_13/File/1399sh.jpg
پيام نوروزي به مناسبت آغاز سال 1399
بسم الله الرّحمن الرّحيم
يا مقلّب القلوب و الابصار، يا مدبّر الليل و النّهار، يا محوّل الحول و الاحوال، حوّل حالنا الي احسن الحال.

 نوروز امسال ما مصادف است با روز شهادت حضرت موسي‌بن‌جعفر (سلام ‌الله ‌عليه)؛ لذا مناسب است بخشي از صلوات مخصوص آن بزرگوار را در آغاز سخن عرض كنيم: اَللهُمَّ صَلِّ عَلى مُوسَى بنِ جَعفَرٍ وَصيِّ الاَبرارِ وَ اِمامِ الاَخيارِ وَ عَيبَةِ الاَنوارِ ... حَليفِ السَّجدَةِ الطَّويلَةِ وَ الدُّموعِ الغَزيرَةِ وَ المُناجاةِ الكَثيرَة؛(1) اللٰهمّ صَلّ عليه و علي آبائه و ابنائه الطّيّبين الطّاهرين المعصومين و رَحمة الله و بركاته.

 تبريك عرض ميكنم عيد سعيد مبعث را و عيد نوروز پُرطراوت را به همه‌ي ملّت عزيز ايران؛ بخصوص به خانواده‌هاي معظّم و معزّز شهيدان و به جانبازان و خانواده‌هاي صبور و زحمت‌كش آنها و به جهادگران عرصه‌ي سلامت كه در اين چند هفته خوش درخشيدند و به همه‌ي خدمتگزاران سخت‌كوشي كه در شرايط دشوار، گوشه‌اي از كار را بر عهده گرفتند و با اخلاص و علاقه‌مندي و انگيزه در فضاي شهر، در فضاي روستا، در فضاي جادّه، در فضاي مرز، و در جاي‌جاي كشور مشغول خدمت هستند؛ به همه‌ي آنها تبريك عرض ميكنم؛ عيدتان مبارك. و به روح مطهّر امام بزرگوار و ارواح طيّبه‌ي شهيدان درود ميفرستم.

 لازم ميدانم تسليت و تبريكي هم عرض بكنم به خانواده‌هاي شهداي سال 98؛ چه شهداي دفاع از حرم، چه شهداي مرزها و در رأس آنها شهيد عزيز و بزرگوار ما، شهيد سردار سليماني و همراهانش، و شهيد ابومهدي مهندس و همراهانش و همچنين شهداي حادثه‌ي كرمان، و شهداي حادثه‌ي هواپيما و شهداي سلامت، [يعني] اين كساني كه در راه خدمت به بيماران به درجه‌ي رفيع مرگ در راه خدا و شهادت در راه خدا رسيده‌اند؛ به همه‌ي خانواده‌هايشان، هم تسليت عرض ميكنيم، هم عيد را و مقامات فرزندانشان را تبريك ميگوييم. و معتقديم كه همه‌ي اين حوادث ان‌شاء‌الله به نفع ملّت ايران تمام خواهد شد كه حالا عرض ميكنيم.

 سال 98 براي ملّت ايران يك سال پُرتلاطم بود؛ سالي بود كه با سيل آغاز شد، با كرونا تمام شد. در طول سال هم حوادث گوناگوني براي كشور و براي برخي از مردم كشور پيش آمد؛ حوادثي از قبيل زلزله، تحريمها و امثال اينها. اوج اين حوادث عبارت بود از جنايت تروريستي آمريكا و شهادت سردار نامدار ايران و اسلام، شهيد سليماني. در طول سال گرفتاري‌هاي مردم هم كم نبود؛ سال به اين شكل گذشت؛ بنابراين سال سختي بود. لكن نكته‌ي مهم اين است كه در كنار سختيها، سربلندي‌هايي هم در اين سال وجود داشت كه بعضي از آنها هم بي‌سابقه بود و ملّت ايران به معناي واقعي كلمه درخشيد.

 در سيل اوّل سال، سيلِ مردم مؤمن و باهمّت، به سمت استانهاي سيل‌زده و شهرها و روستاهاي سيل‌زده روانه شدند براي كمك به مردم. مردم عزيز ما -از پير و جوان- مناظر زيبايي خلق كردند و رفتند به سمت مناطق سيل‌زده، خانه‌ها را كه پُر از گل‌ولاي بود شستند، خالي كردند، اثاث و فرش و زندگي را براي آن مردم شستند و سختي سيل را تخفيف دادند براي مردم.

 در حادثه‌ي شهادت بزرگِ شهيد عزيز ما، مردم يك حركت عظيمي را انجام دادند؛ حضور دَه‌ها ميليوني خودشان را به رخ دنيا كشيدند. آن اجتماعي كه در تهران تشكيل شد و اجتماعاتي كه در قم، در اهواز، در اصفهان، در مشهد، در تبريز، در كرمان تشكيل شد، اجتماعاتي بود كه به طور معمول در هيچ نقطه‌اي از دنيا به اين حجم و با اين شدّت و با اين انگيزه انسان مشاهده نميكند؛ در تاريخ ما هم بي‌نظير بود. حضور مردمي و هيجان عمومي و اينكه مردم نشان بدهند به چه چيزهايي دلبسته هستند، خيلي مهم بود براي آبروي كشور و براي عزّت ملّت ايران.

 در قضيّه‌ي اين بيماري اخير، [يعني] كرونا، فداكاري‌ها به قدري چشمگير بود كه افرادي را كه در خارج از اين كشور هم هستند به تحسين وادار كرد؛ در درجه‌ي اوّل مجموعه‌هاي درماني؛ پزشكان، پرستاران، بهياران، مديران، كاركنان حول و حوش بيمارستانها. در كنار اينها مجموعه‌هاي مردمي داوطلب، دانشجويان، طلّاب، بسيجي‌ها و عناصر گوناگون كه رفتند در خدمت درمان و پرستاري از اين بيماران قرار گرفتند، به ياري درمان‌كنندگان رفتند؛ همه‌ي اينها مايه‌ي عزّت و آبرو است. مجموعه‌هاي پشتيباني، كساني كه كارخانه‌هاي خودشان را، حتّي بعضي خانه‌هاي خودشان را در اختيار توليد وسايل و امكانات مورد نياز مثل دستكش يا فرض كنيد كه ماسك و از اين قبيل براي بيماران يا براي عامّه‌ي مردم، آحاد مردم قرار دادند. مجموعه‌هاي خدماتي، مثل آن كساني كه رفتند درون خيابانها براي ضدّعفوني كردنِ خيابان يا حتّي نقاطي كه مردم به آنها مراجعه ميكنند. يا مجموعه‌هايي مثل جوانهايي كه تصميم گرفتند به افراد مسن كمك كنند، درِ خانه‌هاي آنها بروند، خريدهاي آنها را انجام بدهند. يا آنهايي كه اجناسي را تهيه كردند، مجّاني به مردم دادند؛ دستكش مجاني، ماسك مجاني. بعضي به كسبه‌ي مشكل‌دار كمك كردند؛ اجاره نگرفتند، طلبكاري‌هاي خودشان را به تأخير انداختند و از اين قبيل خدماتي كه انجام گرفت. اينها آن زيبايي‌هايي است كه در خلال حوادث سخت خودش را نشان ميدهد؛ ملّت ايران، فضايل خودش را در اين مجموعه‌ها، در اين كارهايي كه من به اندكي از آنها اشاره كردم، نشان داد. من قلباً و صميمانه از همه‌ي آن كساني كه اشاره كردم و نام بردم تشكّر ميكنم و مژده ميدهم كه پاداش الهي در انتظار آنها است؛ چه پاداش دنيوي و چه پاداش اخروي.

 خب، اين يك آزمون دشوار بود. آزمونهاي سال 98، آزمونهاي دشواري بود امّا غلبه‌ي بر دشواري‌ها و عبور از دشواري‌ها با روحيه، اين خود موجب قدرتمند شدن يك ملّت است. يك ملّت با راحت‌طلبي و رفاه‌جوييِ محض نخواهد [توانست] به جايي برسد؛ مواجهه‌ي با مشكلات و حفظ روحيه‌ي خود در مقابله‌ي با مشكلات و غلبه‌ي بر مشكلات -كه ان‌شاء‌الله اين غلبه را ملّت ايران كرده است و بعد از اين هم خواهد كرد- است كه به ملّتها اقتدار و اعتبار ميدهد.

 يك نكته‌ي ديگر هم البتّه در اين حوادث هست -چه حوادث طبيعي مثل سيل و زلزله و امثال اينها، چه حوادث دست‌ساز بيگانه‌ها مثل تحريم و امثال اينها- كه انسان را متوجّه ضعفهاي خودش ميكند؛ چه ضعفهاي طبيعيِ خودمان، كه انسان بداند جاي مغرور شدن نيست، ما همه ضعيف هستيم، آسيب‌پذير هستيم، و چه ضعفهايي كه در مواجهه‌ي با حوادث، انسان به طور قهري دچار آن ضعفها ميشود. ضعفهاي خودمان را بشناسيم؛ انسان از غرور و از غفلت خارج بشود، متوجّه خدا بشود، از خدا كمك بخواهد. خابَ الوافِدونَ عَلىٰ غَيرِكَ وَ خَسِرَ المُتَعَرِّضونَ اِلّا لَكَ وَ ضاعَ المُلِمّونَ اِلّا بِك؛(2) اين از دعاهاي ماه رجب است. فقط به درِ خانه‌ي خدا بايد رفت؛ درِ خانه‌ي «ديگري» برويم، نااميد برميگرديم؛ دست به طرف «ديگري» غير از خدا دراز كنيم، دستمان تُهي برخواهد گشت. همه‌ي ابزارهاي عالم وسايل الهي هستند، او مسبّب‌الاسباب است؛ با اين اسباب بايد كار كنيم، از اين اسباب استفاده كنيم، امّا نتيجه و اثر را از خداي متعال بخواهيم. اين هم يك نكته.

 و اما سال 99، كه در حال شروع شدن است. اوّلاً از خداي متعال ميخواهيم كه اين سال را سال پيروزي‌هاي بزرگ قرار بدهد و به حضرت بقيّةالله (ارواحنا فداه) كه ناخداي اين كشتي او است، عرض ميكنيم كه كشورِ خودش را به ساحل نجات برساند، مردم مؤمن ايران را حمايت كند، كمك كند. به ملّت ايران هم عرض ميكنم همان طور كه در طول اين سالهاي متمادي -نه فقط سال 98- با حوادث گوناگون شجاعانه برخورد كردند، با روحيه برخورد كردند، بعد از اين هم با روحيه و با اميد برخورد كنند با همه‌ي حوادث، و مطمئن باشند كه تلخي‌ها خواهد گذشت، و «اِنَّ‌ مَعَ العُسرِ يُسرًا».(3) قطعاً يُسر در انتظار ملّت ايران است؛ در اين ترديدي نيست. اينكه حالا بعضي تصوّر كنند كه در فلان نقطه‌ي از تشكيلاتِ كشور كم‌كاري ميشود، اين را هم بنده تأييد نميكنم. ما از نزديك شاهد هستيم، مي‌بينيم؛ همه مشغولند، همه مشغول كار و تلاشند، هر كس به قدر خودش؛ مجموعه‌هاي علمي و تحقيقي يك جور، فعّالان اجتماعي يك جور، مسئولان دولتي و قضائي يك جور، و ان‌شاء‌الله خداوند متعال به همه‌ي اين تلاشها هم بركت خواهد داد و ملّت را از اين گذرگاه، با عافيت و با سربلندي ان‌شاء‌الله عبور خواهد داد.

 و امّا شعار سال. سال 98 را  ما به عنوان سال «رونق توليد» معرّفي كرديم و من به ملّت عزيز ايران عرض ميكنم از اين شعار استقبال شد، در عمل؛ حالا در آغازِ كار، صاحب‌نظران استقبال كردند، گفتند توليد نقطه‌ي اصلي است امّا در عمل هم استقبال شد. طبق گزارشهاي موثّقي كه در اختيار بنده هست، توليد كشور حركتي پيدا كرد؛ برخي از كارخانه‌هايي كه راكد شده بودند و تعطيل شده بودند، به كار برگشتند؛ بعضي كه زير ظرفيّت كار ميكردند، ظرفيّت خوبي پيدا كردند؛ شركتهاي دانش‌بنيان وارد ميدان شدند؛ دستگاه‌هاي مختلف تلاش كردند و كار كردند، توليد حركتي پيدا كرد، يك كاري انجام گرفت. مسئله‌ي پژوهش -كه سرچشمه‌ي توليد، پژوهش و تحقيق است- در كشور به طور جدّي در اين سال انجام گرفت كه ما نمونه‌هايش را ديديم. خب، اين كارها شده است در كشور، اين جور نيست كه كار نشده باشد، لكن آنچه من ميخواهم بگويم اين است كه اين كاري كه تا حالا شده شايد حتّي يك‌دهمِ آن چيزي كه براي كشور احتياج است نباشد. البتّه من «يك‌دهم» را از روي آمارِ دقيق نميگويم، بلكه حدس ميزنم «يك‌دهم»؛ يعني شايد واقعاً ده برابرِ اين، كار بايد انجام بگيرد؛ چه كار تحقيقي، چه كار توليدي، چه كارهاي گوناگون از همين قبيل، تا رونق توليد در زندگي مردم اثر خودش را نشان بدهد. در سال 98 توليد تكان خورد، حركت كرد و راه افتاد تا يك حدودي، لكن اثري در زندگي مردم از آن محسوس نشد. ما بايستي توليد را به جايي برسانيم كه در زندگيِ مردم اثر بگذارد. البتّه مسائل اقتصادي كشور مسائل متعدّدي است -مسئله‌ي اصلاحات بانكي، اصلاحات گمركي، اصلاحات مالياتي، بهبود فضاي كسب و كار و از اين قبيل- لكن نقش توليد يك نقش يگانه و بي‌همتايي است. اگر ما بتوانيم توليد را راه بيندازيم و با توجّه به بازارِ وسيعِ خودِ كشور در داخل -اگر چه كه توليد به فروش و به بازارهاي خارجي احتياج دارد، امّا ما هم ضمن اينكه ميتوانيم با بازارهاي خارجي ارتباط داشته باشيم، عمده‌ي بازار فروش ما داخل كشور است با اين جمعيّت هشتاد ميليوني- اگر بشود توليد را ان‌شاء‌الله حركت بدهيم و پيش ببريم، مشكلات اقتصادي قطعاً تمام خواهد شد و اين تحريمهايي كه كرده‌اند به نفعِ ما تمام خواهد شد؛ تا الان البتّه ضررهايي داشته لكن سودهايي هم در كنارش وجود داشته؛ يعني ما را وادار كرده به اينكه به فكر امكانات خودمان باشيم، به فكر تهيّه‌ي لوازم زندگي و نيازهاي كشور از طريق امكانات داخلي باشيم، كه اين براي ما خيلي مغتنم است و همين ان‌شاء‌الله ادامه پيدا خواهد كرد. پس بنابر‌اين، ما باز به توليد نياز داريم.

 سال گذشته گفتيم «رونق توليد»، امسال بنده عرض ميكنم «جهش توليد»؛ امسال سالِ جهشِ توليد است. اين شد شعار امسال؛ كساني كه دست‌اندركار هستند جوري عمل كنند كه توليد ان‌شاء‌الله جهش پيدا كند و يك تغيير محسوسي در زندگي مردم ان‌شاء‌الله به وجود بياورد. البتّه اين احتياج به برنامه‌ريزي دارد؛ سازمان برنامه به نحوي، مجلس شورا و مركز تحقيقاتش به نحوي، قوه‌ي قضائيّه به نحوي -قوه‌ي قضائيّه هم نقش دارد- مجموعه‌هاي دانش‌بنيان به نحوي. مجموعه‌هاي جوان و مبتكر بحمدالله در كشور زيادند و بنده در طول امسال -سال 98- و سال قبل، با تعدادي از اينها نشست‌هاي بسيار خوب و مفيدي داشتم، آنها را از نزديك ديدم، حرفهايشان را از نزديك شنفتم؛ جوانهاي علاقه‌مند به كار و پاي كار و پُر‌اميد و پُر‌نيرو و پُر‌انگيزه و پُر استعداد و ابتكار. اينها بحمدالله هستند؛ اينها بايد همه در برنامه‌ريزي‌ها شركت كنند و اين كار با برنامه‌ريزي ان‌شاء‌الله پيش برود.

 اميدواريم كه سال بر همه‌ي شما مبارك باشد و عيد سعيد مبعث بر همه‌ي شما مبارك باشد و ان‌شاء‌الله مشمول توجّهات الهي قرار بگيريد و ملّت ايران به طور روز‌افزون به توجّهات و توسلات و معنويّاتِ خود بيفزايد.

والسّلام عليكم و رحمةالله و بركاته


1) بحارالانوار، ج 99، ص 17
2) اقبال‌الاعمال، ج 2، ص 643
3) سوره‌ي شرح، آيه‌ي 6؛ «آرى؛ با دشوارى، آسانى است.»
 
 Khamenei.ir 
تعداد بازدید: 94
Powered by DorsaPortal